گویا کودکان پیش از آنکه چهرهی مادر را ببینند، زبانش را میآموزند. نوزادهگان واکنشهای متفاوتی به آواهای بومی و بیگانه نشان میدهند؛ بنا به گفتهی پژوهشگران این نشان از آغاز زبانآموزی در شکم مادر دارد.
شیرخوارهگانی که هفت تا هفتادوپنج ساعت از بهدنیاآمدنشان میگذشتهاست، به آواهایی گوناگون از زبان مادریشان واکنشی یکسان نشان دادهاند؛ و این بنا به گفتهی کریستین مون، روانشناسی از دانشگاه Pacific Lutheran University در Tacoma، Wash.، و همکارانَش، گواه بر آن است که نوزادهگان این صداها را اعضای یک گروه میدانند. به گزارشی که از این دانشمندان در شمارهی پسین Acta Paediatrica خواهدآمد، این نوزادهگان در جریان آواهایی از زبانهای ناهمسان و ناآشنا قرار گرفتهاند.
این نوزاد سوئدی در آزمایشی شرکت کردهاست که در آن اندازهی مکیدن نشان از این دارد که کودکان زبان آشنا را از زبان بیگانه درمییابند.
مون میگوید: «به نظر میآید که پیش از زایمان با صدای سخنگفتن آشنا میشوند؛ اما هنوز نمیدانیم چهاندازه.»
جنین میتواند صداهای بیرون را از ۱۰ هفته مانده به زایمان بشنود. تاکنون ، یافتهها نشان میدادند که آموختن پیش از زایمان تنها محدود به نوا، آهنگ و بلندی صداها میشود (SN: 12/5/09, p. 14). از بررسیهای پیشین چنین دریافت شدهبود که ۶ماههها آواهای بومی، و نه بیگانه، را دستهبندی میکنند.
مون وهمکاران پیشنهاد میدهند که در چند ماه پایانی بارداری، کودکان دستکم پارهای از آواها را -بلندترین و تاثیر گذارترین صداها در سخنگفتن- که مادرانشان درستمیکنند، دنبال مینمایند.
به گفتهی مینا حوتلین، روانشناسی از موسسهی فنلاندی Occupational Health در Helsinki، دنبال کردن آواها پیش از به دنیا آمدن نشان میدهد که که با وجود غوطهوری درون مایع جنینی در قسمت یکچهارم رحمی، جنین به خوبی میشنود. او میگوید: بررسیهای تازه نشان از آن دارند که مغز ِ جنین ِ در آستانهی به دنیا آمدن میتواند بیشتر جنبههای سخن را دریافته و بیاموزد.
گروه مون ۸۰ نوزاد سالم، نیمی در بیمارستانهای ایالات متحده و نیمی در بیمارستانهای سوئدی، را بررسی کردند. هر نوباوه در یک گهواره،میان اتاقی آرام، با گوشیهایی نرم در کنارگوشهایش، آرمیدهبود. این کودکان با مکیدن پستانکی که با یک رایانه مرتبط بود، کلید پخش آوا را برای پنج دقیقه میزدند.
آواهای پخششده ۱۷ گونه eی کشیده مانند آنچه در واژهی fee شنیده میشود، و ۱۷ گونه از آوایی سوئدی را که مانند yeh بوده و با لبهایی فشرده ادا میشود، در خود داشتند. در هر گروه، نمونهای که شناسهی سخنگفتن بومیها باشد، وجود داشت.
هر آوا تا زمانی پخش میشد که نوزاد دستکم برای یک ثانیه دست از مکیدن میکشید. با مکیدن دوباره، آوایی تازه پخش میشد. پژوهشگران میگویند هرچه مکیدن به درازا بکشد، نشانگر شوق بیشتری است.
بهطور میانگین، نوزادهگان با شنیدن آواهای بیگانه نسبت به آواهای بومی پستانکشان را بیشتر میمکیدند. این یافتهها مستقل از زمان گذریشده پس از بهدنیا آمدنشان، به دست آمدهاند. زمانی که کودکان نمونهی شناسهی آن آوای بیگانه را میشنیدند، بیشترین کار بر پستانک انجام میشد.
با شنیدن تقریبا تمام آواهای بومی، پستانک به یک اندازه مکیده میشد؛ مون میگوید: این نشان میدهد که نوزادهگان تا آن هنگام این صداها را در میان سخنگفتنها شنیده و به عنوان اعضای یک گروه آموختهاند.